در نزدیکی جشن آبانگاه، با دیدن این فیلم ردپای یک دزدی را کشف کردم !
دزدی بیل از زندگی مان !
تا حالا به این فکر کرده آید که چرا در مدارس ما کار با بیل را آموزش نمی دهند ؟
چطور در ایران زیست می کنیم ، سرزمینی که مردمان اش آب این مایه حیات را با سختی با احترام از زیر خاک بیرون می آوردند آن هم با کمک بیل ها آن هم در یک همیاری شگرف با یکدیگر ، بعد دانشی درباره بیل به ما منتقل نمی شود ؟
چرا از جایگاه بیل نمی گویند ؟
چرا کاربردهای بیل آموزش داده نمی شود ؟
چرا ما بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه بلد نیستیم بیل بزنیم ؟
چرا در سرزمین ما آموزگار به عنوان وسیله کمک آموزشی یک بیل ندارد ! که هر وقت خواست ازفیزیک بگوید از اهرم بگوید ؛ از جرم ؛ از خاک ؛ از کشاورزی ؛ از آب ؛ از آتش ؛ از مبارزه ، از ادبیات ،از پهلوانی ، از آیین از اینکه ما که هستیم از هویت مان , بیلی را بلند کند ؟
بیل های ما چه شد ؟
چرا در مدرسه فقط تصویری بی کیفیت از بیل شاید در صفحات کتابی پیدا شود ؟
چرا آموزش و پرورش ما به ما نگفت و نمی گوید ، نشان نمی دهد که نقش بیل در ارتباط با آب و آبیاری چیست ؟
خاک که از خانه های مان در شهر , به برکت آسفالت و سیمان برچیده شد ! حداقل مدارس نباید جایی باشد که خاطره خاک را، تجربه بیل زدن را زنده نگهدارد ؟
.
در سرزمینی که بیل های مان را کنار گذاشته ایم ، نمی دانم چطور می خواهیم خاک زیست مان را زیر و رو کنیم تا نفس بکشد , تا نفس بکشیم !
.
اینجا پیدا کردن دزد کافی نیست ، لازم است مال دزدی برگردانده شود .
جشن آبانگاه روز دهم فروردین در ستایش ایزدبانوی آب های روان، آناهیتا است باشد که ما را بیامرزد از این همه کور بودن های مان با وجود تشنه بودن های مان !
جایگاه چیدن فیلم و عکس اول و دو م :
مستند « سرود دشت نیمور» - فروردین ۱۴۰۲
جایگاه چیدن عکس های بعدی :
مجموعه مستنداتی از هی وا در باغچه - سال ۱۳۹۹